۱۴۰۴.۰۳.۱۲

نشست «دوشنبه‌ها، به وقت کتاب»، به همت دفتر ادبیات داستانی مرکز آفرینش‌های ادبی با نقد و بررسی رمان «گالری امیال بشری» اثر محسن فرجی و میزبانی حمید بابایی در سالن اوستا حوزه هنری برگزار شد. 

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در ابتدای این نشست، محسن فرجی درباره فرآیند نگارش کتاب گفت: این داستان‌ها را در نیمه اول سال نوشتم و ظرف مدت نسبتاً کوتاهی، یعنی حدود هفت ماه، این مجموعه تهیه شد. موضوعاتی که انتخاب کرده بودم به‌ لحاظ مضمونی بسیار به یکدیگر نزدیک بودند و همین باعث شد که تشابهی میان داستان‌ها شکل بگیرد.

وی در ادامه به روش نگارش خود اشاره کرد و گفت: من با دست می‌نویسم، چون سرعت ذهن و دستم با هم هماهنگ نیستند و نمی‌توانم با کامپیوتر بنویسم. در مجموع چیزی حدود ۵۰۰ صفحه را با دست نوشتم و از دل آن، این پنج داستان شکل گرفت.

در ادامه نشست، فرجی درباره بخش‌هایی از داستان‌های خود توضیح داد و گفت: بخش‌هایی مانند روایت ناشر و سفر به شمال بر اساس واقعیت است و تمامی این اتفاقات رخ داده‌اند.

وی درباره مفهوم داستان اول افزود: می‌خواستم در این داستان بگویم این تراژدی تکرار خواهد شد و این تکرار، پایان‌ناپذیر است و در ذهن این شخصیت سال‌ها این ماجرا مرور می‌شود.

این داستان ضدزن نیست

نویسنده کتاب «گالری امیال بشری» همچنین به نقدهایی درباره نگرش داستان نسبت به زنان پاسخ داد و تصریح کرد: این داستان ضدزن نیست. من چنین نگاهی ندارم که مردان خوب و زنان بد باشند. در داستان، مرد ناشر هم انسان بدی است. به هیچ عنوان این نگاه در ذهن من نبوده و در داستان هم نمود ندارد.

مهم‌ترین کلیدواژه تمام داستان‌ها «گذشته» است

وی در پاسخ به پرسش‌های حاضران درباره سابقه انتشار آثار خود گفت: کتاب من در سال ۸۵ توسط نشر قطره چاپ شده و نشرهای رشد و ثالث هم آثار من را منتشر کرده‌اند. اما این‌طور نبوده که من کتابی نوشته باشم و خودم هم چاپش کرده باشم.

فرجی درباره موضوعات اجتماعی مطرح شده در کتابش اظهار کرد: آیا این دغدغه جامعه ما نیست که خانواده‌ای بچه‌شان را در بمباران از دست داده‌اند؟ داستان آخر کتاب درباره همین از دست دادن عزیزترین فرد است و این موضوعی غیرقابل تصور است. این دغدغه را نباید به عنوان یک موضوع خرده‌بورژوایی قلمداد کرد. فقر، فلاکت و طلاق دردهای امروز جامعه ما هستند و در تمامی داستان‌های این مجموعه، روایت‌های اجتماعی پررنگ است. من به این بخش از کارم افتخار می‌کنم و خوشحالم که به این دغدغه‌ها پرداخته‌ام.

این نویسنده در بخشی از صحبت‌های خود به چالش میان اخلاق و واقعیت در ادبیات اشاره کرد و گفت: این یک بحث مهم است که در داستان باید طرف واقعیت را گرفت یا طرف اخلاق را. در ادبیات و جامعه ما اغلب مجبورند طرف اخلاق را بگیرند، اما در ادبیات آمریکا واقعیت‌ها را پنهان نمی‌کنند و مسائل جامعه را به رسمیت می‌شناسند. برخی نگاه‌ اخلاقی و انسانی دارند، اما این نگاه تیغ دو لبه‌ای است که ممکن است باعث حذف نویسنده شود.

در ادامه نشست، یکی از حضار ضمن ابراز علاقه به مجموعه داستان «گالری امیال بشری» اظهار کرد: من این مجموعه را خیلی دوست داشتم؛ از فضا، شخصیت‌ها و تصویر بدون‌ سانسور شهر خوشم آمد. اسم مجموعه و تک‌تک داستان‌ها نیز بسیار مناسب بودند. مجموعه درباره حس‌های منفی آدم‌ها است که در این کتاب به رسمیت شناخته شده‌اند. اما داستان دوم را خیلی نپسندیدم، به‌ویژه آن بخشی که پسر درباره خودش صحبت می‌کرد برایم کمی طولانی بود. با این حال، داستان «داراباد» بسیار عالی بود.

حمید بابایی، میزبان نشست و منتقد، در نقد یکی از داستان‌های کتاب بیان کرد: داستان، واقع‌گرای مدرن است. نوع روایت و خونسردی راوی، نمایانگر آدم امروز است. اگر شخصیت داستان دست به کنشی می‌زد، دیگر مدرن نبود و وارد حوزه داستان‌های کلاسیک می‌شد. انسان مدرن برخلاف انسان عصر کلاسیک کنش خاصی ندارد و این ویژگی باعث می‌شود داستان منطق خودساخته‌ای داشته باشد.

اهمیت ساده‌نویسی 

بابایی درباره ساده‌نویسی در داستان کوتاه گفت: یکی از مشکلات جدی ما با نویسندگان داستان کوتاه این است که گفته می‌شود داستان ساده بنویسید. ساده‌نویسی با سطحی بودن متفاوت است. مثلاً ناظم حکمت، شاعر ترکیه‌ای، ساده می‌سراید اما این کار بسیار سخت است. داستان کوتاه بر پایه تکنیک است، ولی در رمان فرصت‌های بیشتری وجود دارد. این مجموعه، با وجود سادگی، کاملاً جذاب است و هر چه جلوتر می‌رویم، ماجرا هولناک‌تر می‌شود.

مهم‌ترین کلیدواژه تمام داستان‌ها «گذشته» است

این منتقد درباره ساختار داستان‌ها افزود: داستان اول این کتاب نمونه‌ای عالی از پایان باز است. مهم‌ترین کلیدواژه تمام داستان‌ها «گذشته» است که همه داستان‌ها را به هم مرتبط کرده است. این مجموعه درباره آدم‌هایی است که گذشته‌ای دارند و این گذشته بر حالشان سایه افکنده و فکر می‌کنند از آن رهایی ندارند. چیزی که خواندن داستان‌ها را جذاب می‌کند، ساده بودن آن‌هاست که با سطحی بودن تفاوت دارد. 

در پایان نشست، محسن فرجی ضمن تشکر از حضور و مشارکت حاضران گفت: از این جلسه ممنونم که دوستان، چه مخالف و چه موافق، با صراحت نظرات خود را بیان کردند. برای من بسیار جذاب است که با وجود محدودیت‌ها و تعارف‌های مرسوم، در این نشست همه چیز با شفافیت مطرح شد.

بیشتر بخوانید:

«شب شغال»؛ رمانی پلیسی در دل دهه پنجاه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha